سامبره شکلاتی : مغناطیس حیوانی، با تمام فضایل معروفش: او چهره خود را آشکار کرد. او ایستاده بود، در درخشش کامل زیبایی، مانند خورشید زمانی که او ابتدا سرش را از هرج و مرج بلند کرد تا پرتوهایش را بر روی زمین تاریک پرتاب کند. رژگونههای ملایم روی گونههایش میدرخشیدند و بنفش بالاتر روی او میدرخشید.
لینک مفید : سامبره مو
لب دو طاق منحنی زیبا که عشق روی آنها مانند قوسهای ورزشی بود زنبق رنگارنگ روی رنگین کمان، چشمان روح گویش او را سایه انداخت. و دو تسمه طلایی همدیگر را بر سینه زنبق او بوسیدند. شمارش بود متحیر و بی زبان؛ پرنسس خطاب به او گفت: “بستانگی ببین که آیا این شکل چشم تو را می پسندد.
سامبره شکلاتی
سامبره شکلاتی : یا نه سزاوار فداکاری است که من از تو می خواهم. “شکل یک فرشته است” او با ظاهری عالی پاسخ داد لذت، و سزاوار درخشش، محاصره با شکوه، در دادگاه از بهشت مسیحی، در مقایسه با آن، لذت های از بهشت پیامبر، سایه های خالی است. این سخنان که با گرمی و اعتقاد آشکار گفته می شد.
لینک مفید : سامبره مو کوتاه دخترانه
آزاد بود ورود به قلب باز شاهزاده خانم: به ویژه، شکوه، آن به نظر او، باید نوعی لباس سر باشد که بیمار نباشد روی صورت فانتزی سریع او بر این ایده بود، که او خواسته بود توضیح داده اند؛ و کنت با تمام اشتیاق این را پذیرفت فرصتی برای نقاشی بهشت مسیحی برای او به همان اندازه جذاب احتمالاً می تواند.
سامبره شکلاتی : او دوستداشتنیترین تصاویری را که ذهنش پیشنهاد میکرد، انتخاب کرد. و چنان با اعتماد به نفس صحبت می کرد که گویی مستقیماً از آنجا آمده است مکان روی الف[صفحه 140]ماموریت به شاهزاده خانم در حال حاضر، آن را به خشنود است.
لینک مفید : سامبره زیتونی
پیامبر به جنس منصف با توقعات بسیار اندک در دیگری عطا کند جهان، واعظ رسولی ما کمتر در نیات خود شکست خورد. اگر چه نمی توان ادعا کرد که او به طور عمده واجد شرایط بوده است وظیفه تبلیغی اما آیا این بود که بهشت خود را پسندیده است.
سامبره یخی : که در ماده ای فعال مانند عشق به راحتی ممکن است الف را تولید کند تخمیر که کاملاً ماهیت آن را تغییر خواهد داد. اسکوایر حکیم با شنیدن این اتفاقات جالب گوش هایش را تیز کرد. و گویی گذرگاه باریک اعصاب شنوایی کافی نبود این خبر را به اندازه کافی سریع به مغز او برسانید.
لینک مفید : سامبره شرابی
او نیز در را باز کرد دریچه گشاد دهانش بود و خبر غیرمنتظره را شنیدند و چشیدند با اشتیاق زیاد پس از سنجیدن کامل همه چیز، رای او اجرا شد بدین ترتیب: امید ظاهری رهایی را با دو دست در دست بگیریم.
سامبره یخی : تحقق نقشه شاهزاده خانم در همین حال، هیچ کاری برای آن یا در برابر آن، و موضوع را به بهشت واگذار کنید. “شما محو شده اید کتاب زندگان،” او گفت: “در سرزمین مادری شما. از پرتگاه برده داری هیچ رهایی وجود ندارد، اگر خودت را به دست نگیری طناب عشق همسرت، خانم خوب، هرگز پیش تو برنمی گردد در آغوش می گیرد.
لینک مفید : سامبره زیتونی
اگر در هفت سال، اندوه از دست دادن تو غلبه نکرده است او را قطع کرد، زمان بر اندوه او چیره شد و خوشحال است در کنار دیگری اما، برای دست کشیدن از دین خود! که سخت است مهره، در آرامش خوب; خیلی سخته با این حال وسایلی برای وجود دارد.
سامبره یخی
سامبره یخی : این هم همینطور. در هیچ کشوری روی زمین این رسم نیست که همسر تدریس کند شوهر چه راهی را برای بهشت طی کند. نه، او مراحل او را دنبال می کند، و مانند ابر توسط باد توسط او هدایت و هدایت می شود. به نظر نمی رسد دست راست، نه به چپ، نه پشت سر او، مانند همسر لوط که بود.
لینک مفید : تفاوت سامبره با آمبره
تبدیل به ستون نمک: برای جایی که شوهر[ص 138]می رسد، وجود دارد اقامتگاه او من هم در خانه همسر دارم. اما فکر کن، اگر من در آن گیر کرده بودم در برزخ، او در تعقیب من تردید داشت و هوای تازه را بر من جاری می کرد روح بیچاره با طرفدارش؟ بنابراین، به آن بستگی دارد.
سامبره یخی : شاهزاده خانم از او چشم پوشی می کند پیامبر دروغین اگر او واقعاً شما را دوست داشته باشد، به طور قطع خوشحال خواهد شد تا بهشت او را برای ما تغییر دهد.” کورت متین سخنان خود را بسیار بیشتر کرد تا استادش را متقاعد کند او نباید در برابر این اشتیاق سلطنتی مقاومت کند.
سامبره یاسی : شعله ای پاک چون آتش وستا برای تو در آغوشش می سوزد و زندگی او را هدر می دهد، اگر حماقت و هوس روح تو را به او می پوشاند امتناع از لطف او ایمانت را اندکی زیر عمامه پنهان کن. پدر گریگوری در آب انبار خود به اندازه ای آب دارد که تو را بشوید پاک از چنین گناهی چه کسی می داند.
لینک مفید : سامبره شرابی
اما شما ممکن است شایستگی را به دست آورید نجات روح دوشیزه پاک و هدایت آن به بهشتی که به خاطر آن است در نظر گرفته شده بود؟” کنت با کمال میل به این سخن فریبنده میپردازد بیشتر گوش کرد، مگر فرشته خوبش گوشش را تکان نداده بود.
سامبره یاسی
سامبره یاسی : و به او هشدار داد که دیگر به صدای وسوسه توجه نکند. بنابراین او فکر کرد که دیگر نباید با گوشت و خون صحبت کند، بلکه باید با گوشت و خون صحبت کند یک تلاش جسورانه بر خود پیروز می شود. این کلمه بیشتر از بین رفت بیش از یک بار در دهان او اما بالاخره دلش گرفت و گفت: آرزوی سرگردانی که در بیابان لیبی گمراه شده است.
لینک مفید : تبدیل تمام دکلره به سامبره
تا خود را خنک کند لب های خشک شده در چشمه های نیل، اما عذاب ها را تشدید می کند از قلب تشنه اش، زمانی که او هنوز باید در زباله های هولناک بمیرد. بنابراین، ای بهترین و مهربان ترین جنس خود، چنین آرزویی را تصور نکنید در درون من بیدار شده است.
سامبره یاسی : که مانند یک کرم جونده، مرا می بلعد قلب، از آنجایی که نمی توانستم آن را با امید تغذیه کنم. بدانید که در خانه ام، من پیوند ناگسستنی ازدواج با یک نیکوکار به من پیوسته است همسر و سه فرزند نازش نام پدرشان را به زبان می آورند. چگونه می تواند دلی که از غم و اشتیاق تکه تکه شده.
لینک مفید : سامبره برای پوست سبزه
آرزوی مروارید را دارد زیبایی، و به او عشقی تقسیم شده ارائه دهید؟” این توضیح متمایز بود. و کنت معتقد بود که، همانطور که بود با یک سکته مغزی، و با روحیه شوالیه بودن واقعی، او به این کار پایان داده بود نزاع عشق او تصور کرد که شاهزاده خانم اکنون او را خواهد دید.
سامبره برزیلی : چشمانش را بلند کند و مانند یک خلافکار غمگین به نظر می رسید زمانی که قاضی آماده صدور حکم برای او باشد. شاهزاده خانم اما با صدایی آرام و حرکتی دوستانه به او گفت: “بوستانگی برخیز و دنبال من به این بیشه بروید.” بستانگی در سکوت اطاعت کرد.
لینک مفید : فرق سامبره و آمبره مو
و او داشتن بر صندلی نشست و چنین گفت: «وصیت پیامبر انجام شود! من دارم سه روز و سه شب او را صدا زد تا مرا با نشانه ای راهنمایی کند اگر رفتار من بین خطا و حماقت در تزلزل بود. او ساکت است؛ و هدف از برای آزاد کردن اسیر را تایید می کند.
سامبره برزیلی
سامبره برزیلی : زنجیری که با آن با زحمت آب می کشد و در کنارش لانه می کند. دختر سلطان مشیروم را از تو بیزاری نکرده است. دست بسته قرعه من ریخته شد! در طلب ایمان سرگردان نیست که او تو را به مسجد هدایت کند و به تو مهر مؤمنان بدهد. آنگاه پدرم، بنا به درخواست من، تو را به رشد تو خواهد رساند جریان نیل، وقتی از سواحل باریکش می گذرد.
لینک مفید : آمبره سامبره بالیاژ چیست
خودش را به داخل می ریزد دره. و هنگامی که ولایتی را به عنوان بیگ آن اداره می کنی، تو ممکن است با اطمینان چشمان خود را به تاج و تخت بلند کنید: سلطان چنین نخواهد کرد دامادی را که پیامبر برای دخترش قرار داده است رد کند.” این آدرس دوباره مثل تداعی یک پری قدرتمند کنت را به تصویر یک مجسمه سنگی تبدیل کرد.
سامبره برزیلی : او به شاهزاده خانم بدون زندگی یا حرکت؛ گونه هایش رنگ پریده شد و زبانش زنجیر شده بود در کل معنای سخنرانی را گرفته بود: اما چگونه او به افتخار غیر منتظره سلطان شدن رسید داماد مصر یک معمای غیرقابل درک بود. در این مخمصه، او مطمئناً، برای یک ووئر پذیرفته شده، ابهتانگیزترین رقم را نداشت.
لینک مفید : سامبره مو صورتی
در جهان؛ اما عشق بیداری، مانند طلوع خورشید، همه چیز را می پوشاند[ص 134] با طلا شاهزاده خانم تعجب گنگ او را بیش از حد تحمل کرد راز، و سردرگمی مشهود روح خود را به آن نسبت داد احساس طاقت فرسا از موفقیت غیرمنتظره او. با این حال در قلب او وجود دارد.
سامبره برزیلی : برخی از ابهامات باکره برانگیخت که مبادا او خیلی سریع به سر کار رفته باشد با اولتیماتوم خواستگاری، و از انتظارات او پیشی گرفت عاشق؛ پس دوباره خطاب به او کرد و گفت: تو ساکتی. بوستانگی؟ مبادا تعجب کنی که عطر موشیرومی تو بوی احساسات من را به تو باز می دمد.
سامبره لایت
سامبره لایت : او نشست خودش را در بیشهزاری میبندد، و یک دماغه را میبندد، که با آن ارائه میکند به او. کنت، به نشانه احترام به معشوقه زیبایش، بسته شد با نگاهی متعجب و خوشحالی تا سینه جلیقه اش، بدون اینکه هرگز در خواب ببینم که گلها ممکن است یک واردات مخفی داشته باشند.
لینک مفید : سامبره مو بلند
برای این هیروگلیف ها از چشمان او پنهان بود، همانطور که از چشمان الف مردم فهیم راز چرخ کاری از چوب معروف بازیکن شطرنج. و همانطور که شاهزاده خانم پس از آن این راز را بیان نکرد واردات، با شکوفه ها پژمرده شده و از دست رفته است دانش آیندگان در همین حال خود او تصور می کرد.
سامبره لایت : که زبان گلها باید برای همه انسانها به اندازه زبان مادری آنها ساده باشد. او بنابراین هرگز شک نکرد، اما مورد علاقه او همه چیز را درک کرده بود کاملا درسته؛ و همانطور که با چنان هوای احترامی به او نگاه کرد وقتی او بینی گی را گرفت.
لینک مفید : مدل آمبره و سامبره
او حرکات او را به عنوان بیان متواضعانه پذیرفت[ص 129] با تشکر از ستایش فعالیت و غیرت او، که، در همه به احتمال زیاد، گلها قرار بود انتقال دهند. او در حال حاضر یک به نوبه خود به این فکر افتاد که اختراع خود را به اثبات برساند و تلاش کند آیا در این لهجه ی گلدار تشکر می توانست زیبا بپردازد.
سامبره لایت : تعریف و تمجید؛ یا در یک کلام جنبه فعلی او را ترجمه کنید قیافه ای که به احساسات قلبش خیانت می کرد گل نویسی; و بر این اساس از او خواستگاری کرد ترکیب بندی. کنت، تحت تأثیر چنین مدرکی از اغماض خدایا تا انتهای باغ به گلخانه ای دورافتاده رفت جایی که او انبار گل خود را تأسیس کرده بود.
- ۰۲/۱۰/۰۶